• وبلاگ : پچ پچهاي چندتا رفيق
  • يادداشت : بوي شاد مدرسه
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    يادش بخير اون روزااا.
    بابا بزرگ پيرم من رو ميرسوندن مدرسه. رسوندن نوه ي خودشون رو به مدرسه عيني يه وظيفه ميدونستن براي خودشون. منم يه نوه ي فسقلي که از بسکي سوال ميپرسيد, به خندشون مي انداخت. منم بعنوان يه نوه ي فسقلي تعريف کردنِ ماجراهاي مدرسه را وظيفه ي خودم ميدونستم.
    خدا بيامرزه همه ي رفتگان رو.
    پاسخ

    خدارحمتشان کند همه در خاک خفتگان من جمله بابابزرگت را انشاالله.ياد روزهاي بچگي بخير،واقعا ما انقدر کوچولو بوديم!!!