سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پچ پچهای چندتا رفیق
قالب وبلاگ

شب عید. شب میلاد امام حسن عسگری. شب میلاد پدر امام زمان(عج). امشب اعظم دعوتم کرده بود خونشون . جشن میلاد داشتن. ولی چیکار کنم  مامان خانوم دستور دادن همه توی خونه سر پستهاشون به وقت حاضر باشن.خیلی دلم میخواست برم ولی با یه دماغ سوخته رفتم خونه.

تا رسیدم خونه:
آقا داداش یکهویی بچه مسجدی شده بودن و رفته بودن نمازشون رو مسجد بخونن.
آباجی کوچیکه هم کلاسش طول کشیده بود آ تماس گرفته بود که کمی دیر میرسه.

مامان خانوم مونده بود و یه دستمال گردگیری تووی دستش.
آقا بابا مونده بودن و یه نردبون وسط اتاق زیرِ لوستر.

منم که مات شده بودم به داد کدومشون برسم.......عجب شیرینی و شکلاتهایی از دستم رفت......


[ دوشنبه 91/11/30 ] [ 10:33 عصر ] [ قلقلی و فسقلی ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
نویسندگان
لینک های مفید
امکانات وب

--------


بازدید امروز: 6
بازدید دیروز: 6
کل بازدیدها: 103716