پچ پچهای چندتا رفیق |
همسایه طبقه پایینمون جشن زلزله. اِ اِ اِ اِ اِ اِ... جشن تولد داشتن. البته فکر کنم بچاشون از اهالی زلزله زده ماقبل بودن چون دقیقاً از چندساعت قبل از زلزله, مراسمی بمنظور آماده سازی جوانان پرانرژی جهت اجرای آداب زلزله زدگی برپا میکردن. دوستان و جوانان پرانرژی و شاداب در محیطی تنگ و تاریک -در جوی پر صدا و هیاهو .... فقط جیغ میکشیدن. فقط جیغ و فریاد. نه کلامی بود و نه ... فقط جیغ و فریاد. و البته گه گاهی نور چراغ قوه ای میچرخید تا چشمها به نور چراغ قوه ی یاران آتش نشانی کمی آشنا شود. [ چهارشنبه 92/2/4 ] [ 9:1 صبح ] [ قلقلی و فسقلی ]
[ نظر ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |